Toggle shoutbox Shoutbox
![]() |
Share A Joke! :)
#2
Posted 09 August 2009 - 08:21 PM
آقایی را گویند که در خرابه های اطراف آتشکده نوبهار بلخ قدم میزد که چشمش به چراغ روغنی کهنه ای افتاد. دولا شد و برداشت و آستینی بر آن کشید تا نوشته های آنرا بخواند که در حال دیوی پس از وزیدن باد و غرشی برون آمد و گفت: خواجه ی من، آرزویی که در دل می پروری به من باز گو تا برآورم!
خواجه گفت: دنیا! دیو گفت: خوب، ادامه بده! گفت: میخواهم هرچه شهر در جهان وجود دارد را به من نشان دهی! دیو گفت: این کار دشوار است، از دست دیوی چون من بر نمی آید، چیز آسانتری بخواه! خواجه گفت: پس کاری کن که زنم آدم شود.
دیو سراپای خواجه را برانداز کرد و گیجگاه خویش خارید و سپس گفت: پس آماده شو!
خواجه که از خوشی دهان تا بناگوشش می رسید پرسید: یعنی بالاخره بعد از سالها نا امیدی، زن من هم انسان خواهد شد؟
دیو گفت: نه عزیزم، آماده سفر شو تا سراسر جهان را نشانت دهم!
خواجه گفت: دنیا! دیو گفت: خوب، ادامه بده! گفت: میخواهم هرچه شهر در جهان وجود دارد را به من نشان دهی! دیو گفت: این کار دشوار است، از دست دیوی چون من بر نمی آید، چیز آسانتری بخواه! خواجه گفت: پس کاری کن که زنم آدم شود.
دیو سراپای خواجه را برانداز کرد و گیجگاه خویش خارید و سپس گفت: پس آماده شو!
خواجه که از خوشی دهان تا بناگوشش می رسید پرسید: یعنی بالاخره بعد از سالها نا امیدی، زن من هم انسان خواهد شد؟
دیو گفت: نه عزیزم، آماده سفر شو تا سراسر جهان را نشانت دهم!
آتش بگير، تا كه بداني چه ميكشم
احساسِ سوختن، به تماشا نميشود
احساسِ سوختن، به تماشا نميشود
#4
Posted 11 August 2009 - 09:28 AM
یک دهاتی عاشق یکدختر شده بود. به بسیار زحمت توانست شماره تیلفون دختر را پیدا کند. خوب زمانی که بدختر زنگ زد، تیلفون دختر خاموش بود و شبکه جواب داد (شبکه بصدای یک زن): شماره را که شما دایر نموده اید، فعلاً خاموش و یا خارج از ساحه سفر نموده است، لطفاً بعداً به تماس شوید.
دهاتی بلافاصله گفت: گم کو. ده قصه از او نشو. خودت گپ دی.
دهاتی بلافاصله گفت: گم کو. ده قصه از او نشو. خودت گپ دی.


آتش بگير، تا كه بداني چه ميكشم
احساسِ سوختن، به تماشا نميشود
احساسِ سوختن، به تماشا نميشود
#6
Posted 11 August 2009 - 09:34 AM
میگن روز از روز در زمان رسایت جمهوری سردارشهید محمد داود خان سردار به یکی از قول اردو های خود زنگ زد زمانیکه از اوطرف لین شخص مسؤل گوشی را برداشت وپرسید :
کی است؟
سردار از این طرف گفت: من داوود خان هستم
شخص مسؤل از دست اینکه وارخطا شده بود گوشی را بدست گرفت وگفت: او پدپردش نالد داوود خان زنگ زده.
کی است؟
سردار از این طرف گفت: من داوود خان هستم
شخص مسؤل از دست اینکه وارخطا شده بود گوشی را بدست گرفت وگفت: او پدپردش نالد داوود خان زنگ زده.

آتش بگير، تا كه بداني چه ميكشم
احساسِ سوختن، به تماشا نميشود
احساسِ سوختن، به تماشا نميشود
#7
Posted 11 August 2009 - 09:35 AM
یک اطرافی که تازه به شهرکابل رسیده بود پس از خرید چند قرص نان وقتی از پهلوی دوکان یک موچی ( کهنه دوز) میگذشت تصادفاً چشمش به تشت یا کاسه ی افتاد که موچی چند تکه چرم را در بین آن تر کرده بود.
مرد اطرافی قبلاً شنیده بود که در بسیاری نقاط شهر کابل کله پزی های بسیار نامدار و مشهوری قرار دارد. بناً چون سخت گرسنه شده بود ، نزدیک رفته از موچی پرسید : کاکا ! ای شوربای کله اس ؟
موچی به شوخی گفت : آه شوربای کله اس.
اطرافی گفت : همی یک کاسه شوربا ره چند میتی ؟
موچی بازهم به شوخی گفت : پنج روپیه .
اطرافی دفعتاً یک پنجی را بطرف موچی قلاج کرده ، کاسه را پیش خود کش کرد. بعد از آنکه نان خودرا دربین تشت ریزه کرد همه را به نیت شوربای کله نوش جان کرده ، در اخیر خطاب به موچی گفت : کاکا ! نگویی که اطراپی نمی پامه . نمکش کم بود او گوشتش سخت مانده بود !!!
مرد اطرافی قبلاً شنیده بود که در بسیاری نقاط شهر کابل کله پزی های بسیار نامدار و مشهوری قرار دارد. بناً چون سخت گرسنه شده بود ، نزدیک رفته از موچی پرسید : کاکا ! ای شوربای کله اس ؟
موچی به شوخی گفت : آه شوربای کله اس.
اطرافی گفت : همی یک کاسه شوربا ره چند میتی ؟
موچی بازهم به شوخی گفت : پنج روپیه .
اطرافی دفعتاً یک پنجی را بطرف موچی قلاج کرده ، کاسه را پیش خود کش کرد. بعد از آنکه نان خودرا دربین تشت ریزه کرد همه را به نیت شوربای کله نوش جان کرده ، در اخیر خطاب به موچی گفت : کاکا ! نگویی که اطراپی نمی پامه . نمکش کم بود او گوشتش سخت مانده بود !!!

آتش بگير، تا كه بداني چه ميكشم
احساسِ سوختن، به تماشا نميشود
احساسِ سوختن، به تماشا نميشود
#10
Posted 21 August 2009 - 12:21 AM
A good looking Iranian enters a pub full of Kandahari's and he is being watched by all those men there. So the Iranian guy asks his Kandahari friend, 'Why are all these men staring at me?' His friend replies, 'This is nothing my friend, just wait till you are in Kandahar'.
A Tajik asks a Pashtun, 'Why do you Pashtuns always say P instead of F?' Pashtun man replies, 'Namepamam bachem, ma ham ami pikr mekonam.'
What do you call a good looking Pakistani? 'AsIf!'
A Tajik asks a Pashtun, 'Why do you Pashtuns always say P instead of F?' Pashtun man replies, 'Namepamam bachem, ma ham ami pikr mekonam.'
What do you call a good looking Pakistani? 'AsIf!'

If Love Is A Crime, Then Lock Me Up, 'Cause I am Guilty
#20
Posted 10 September 2009 - 11:28 PM
A Pashtun and a Tajik are trying to de-active a bomb in a car:
Tajik- Watch out mate, the bomb might explode!
Pashtun- It's okay bachem, I got another one with me.
A Pashtun goes to an Iranian museum and brakes an old and valuable statue:
Iranian- What the hell have you done? That was an 500 year old statue!
Pashtun- Oh thank God, I though it was a new one!
A Pashtun goes to an British office for an interview:
Briton- Where were you born?
Pashtun- Afghanistan.
Briton- Which part?
Pashtun- What you mean which part!? My whole body was born in Afghanistan!
At all the Pashtun members here: Please don't mind my jokes, these are just random jokes I share with my friends as well and they share the same jokes back. No hard feeling, just a joke Dige.
Tajik- Watch out mate, the bomb might explode!
Pashtun- It's okay bachem, I got another one with me.
A Pashtun goes to an Iranian museum and brakes an old and valuable statue:
Iranian- What the hell have you done? That was an 500 year old statue!
Pashtun- Oh thank God, I though it was a new one!
A Pashtun goes to an British office for an interview:
Briton- Where were you born?
Pashtun- Afghanistan.
Briton- Which part?
Pashtun- What you mean which part!? My whole body was born in Afghanistan!
At all the Pashtun members here: Please don't mind my jokes, these are just random jokes I share with my friends as well and they share the same jokes back. No hard feeling, just a joke Dige.

If Love Is A Crime, Then Lock Me Up, 'Cause I am Guilty